تیر(یا عطارد)، Mercury واژه لاتین که در مقابل نام یونانی هرمس است. خدائی که پیغام برنده برای خدایان دیگر بوده و به همین دلیل هرمس در اغلب تصاویر با صندلهای بالدار کشیده میشود. علاوه بر پیغامرسانی، او نگهدار بازرگانان و مسافران بود.
سیاره عطارد (سیاره تیر) نزدیکترین سیاره منظومه شمسی به خورشید است. به خاطر نزدیکی این سیاره به خورشید اگر در طرف رو به خورشید آن (بخشی که روز است) قرار بگیرید به راحتی در دمای ۴۶۵ سانتیگراد پخته خواهید شد و به علت حرکتی وضعی آرامش اگر در طرف شب آن قرار بگیرید آن قدر سرد خواهد شد که در دمای ۱۴۸- سانتیگراد به راحتی مرگ را بر اثر یخ بستن تجربه میکنید.
به خاطر دهانههای آتشفشانی و آبگیرها خیلی شبیه کرهماه است. دانشمندان فکر میکردند که فعالیتهای آن مانند کره ماه است. اما اکنون میدانیم که سیاره عطارد با کره ماه بسیار متفاوت است.
سیاره عطارد قمر ندارد. عطارد کوچکترین سیاره منظومه شمسی است و جو بسیار کوچکی دارد. بادهای خورشیدی به شدت به عطارد میدمند و این میرساند که تقریباً هیچ هوایی در آن وجود ندارد.
مشخصات سیاره عطارد
قطر به کیلومتر : 4878
فاصله از خورشید به کیلومتر : 75910000
جرم بر حسب سانتیمتر بر گرم : 4/5
مدت زمان گردش به دور خود : 59 روز
مدت زمان گردش به دور خورشید : 88 روز
اتمسفر : ندارد
میانگین دما : روز:427 شب:180- (سانتیگراد)
قمر یا حلقه : ندارد
|
ما چیزی به نام ستاره ی دنباله دار نداریم و این اسمی است که به اشتباه در میان مردم شایع شده است. آن ها در واقع فقط دنباله دار هستند. گلوله های گل و یخی که با نزدیک شدن به خورشید ذرات سطحی آن تبخیر شده و مانند دنباله به نظر میرسد.
دو نوع دنباله وجود دارد: غبار و گاز یونیده. یک دم تشکیل شده از غبار محتوی ذراتی به بزرگی ذرات موجود در دود میباشد. این نوع دم هنگامی تشکیل میشود که یک باد خورشیدی مقداری ماده از کما جدا میکند. چون این ذرات بسیار کوچکند با کوچکترین نیرویی جابجا میشوند، در نتیجه این دنبالهها معمولاً پخش و خمیدهاند. دنبالههای گازی وقتی تشکیل میشوند که نور خورشید مقداری از مواد کما را یونیده میکند و سپس یک باد خورشیدی این مواد یونیده را از کما دور میکند.
دنبالههای یونی معمولاً کشیدهتر و باریکترند.هر دوی این دنباله ها ممکن است تا میلیونها کیلومتر در فضا پراکنده شوند. وقتی که دنبالهدار از خورشید دور میشود دم و کما از بین میروند و فقط مواد سرد و سخت درون هسته باقی میمانند. تحقیقات راجع به ستاره دنبالهدار هیل پاب وجود نوعی دم را نشان داد که شبیه دنبالههای تشکیل شده از غبار بود، ولی از سدیم خنثی تشکیل شده بود. (همانطور که گفتیم مواد موجود در هسته نوع کما و دنباله را تعیین میکنند).
دنبالهدارها در دو جا بطور بارز یافت میشوند: کمر بند کوییپر و ابر اورت. دنبالهدارهای کوتاه مدت معمولاً از ناحیهای به نام کمربند کوییپر میآیند. این کمربند فراتر از مدار نپتون قرار گرفته است. اولین جرم متعلق به کمربند کوییپر در سال 1922 کشف شد. این اجسام معمولاً کوچک هستند و اندازه آنها از 10 تا 100 کیلومتر تغییر میکند. طبق رصدهای هابل حدود 200میلیون دنبالهدار در این ناحیه وجود دارد که گمان میرود از ابتدای تشکیل منظومه شمسی بدون تغییر ماندهاند.
دنبالهدارهای با تناوب طولانی مدت از ناحیهای کروی متشکل از اجرام یخ زده به نام ابر اورت سرچشمه میگیرند. این اجرام در دورترین قسمت منظومه شمسی قرار دارند و از آمونیاک منجمد، متان، سیانوژن، یخ آب و صخره تشکیل شدهاند. معمولاً یک اختلال گرانشی باعث راه یافتن آنها به داخل منظومه شمسی میشود.
زمانی که یک دنبالهدار پیدا میشود، در نخستین مرحله مانند نقطهای کوچک از نور به چشم ما میآید، هرچند ممکن است که قطر واقعی آن هزاران کیلومتر باشد. این نقطه نور را راس یا هسته ستاره دنبالهدار میگویند، که به نظر دانشمندان گروه بزرگی از اجسام خرد و سفت است که با گازهایی ترکیب یافته است.دم ستاره دنبالهدار
همچنان که ستاره دنبالهدار به خورشید نزدیک میشود، معمولاً دمی به دنبال آن کشیده میشود. این دم از گازهای بسیار رقیق و ذرات خردی درست شده است که از درون هسته ستاره دنبالهدار تحت تأثیر خورشید بیرون میجهند. دمهای ستارگان دنبالهدار از نظر شکل و اندازه گوناگون هستند، برخی کوتاه و ریشه مانند و برخی کشیده و باریک. معمولاً طول آنها به نه میلیون کیلومتر میرسد و گاهی هم البته ممکن است به 160 میلیون کیلومتر برسد. بعضی از ستارگان دنبالهدار هم اصلاً دم ندارندگیسوی ستاره دنبالهدار
گرداگرد هسته، یک چیز دیگر هم هست به نام گیسو. گیسو مادهای ابر مانند و تابنده است که گاهی قطرش به 240000 کیلومتر و بیشتر میرسد.ماده ستاره دنبالهدار
احتمالاً دنبالهدارها از گاز و سنگریزه تشکیل یافتهاند که همه این مواد بصورت گلوله یخی درآمدهاند. با نزدیک شدن آن به خورشید دما بالا میرود و گاز و غبار بصورت دنباله جریان مییابند و سرانجام با دور شدن از خورشید سر دنبالهدار دوباره یخ میزند.
حرکت ظاهری ستاره دنبالهدار
وقتی ستاره دنبالهدار از خورشید دور میشود، نخست دمش پیشاپیش میرود و سپس سر آن. علت این امر آن است که فشار نور خورشید اجزای کوچکی از هسته ستاره را بیرون میراند و این خود باعث تشکیل دم در پیشاپیش راس آن میشود. در نتیجه هنگامی که ستاره دنبالهدار از خورشید دور میشود، دم آن میبایست جلوجلو برود و در اثنای دور شدن از خورشید ستاره دنبالهدار کم کم از سرعت خود میکاهد و از انظار ناپدید میشود. ستارگان دنبالهدار ممکن است سالها از برابر چشم ما مخفی بمانند، ولی بیشتر آنها بالاخره به چشم ما خواهند آمد. آنها به گرد خورشید پیوسته در حرکت هستند، ولی برای یک دور گردش به دور خورشید ممکن است زمان زیادی در راه باشند.
مدار ستاره دنبالهدار
تغییر مدار دنبالهدار
دنبالهدارهای جدید از دورترین بخشهای منظومه شمسی میآیند و بیشترشان فقط در مدت چند ماه خورشید را دور میزنند و سپس برمیگردند و گردش خود را در ورای پلوتو به انجام میرسانند. گردش آنها در مدارهایی بسیار پهن است و چندین هزار سال طول میکشد. برخلاف سیارهها، دنبالهدارها میتوانند مدارخود را با مدارهای کاملاً جدید عوض کنند. آنها اجسامی با ثبات نیستند و هر گاه به سیارهای بزرگ مانند مشتری بسیار نزدیک شوند، کشش گرانشی آن، مدار دنباله را عوض میکند. این حادثه برای دنبالهدار هالی اتفاق افتاده و از این رو تکرار بازگشت آن بیشتر شده است.
مرگ دنبالهدار
با نزدیک شدن دنبالهدار به خورشید دنبالهاش بزرگتر میشود. دنباله همواره در جهت مخالف خورشید قرار میگیرد. فشار نور و حمله بادهای خورشیدی دنباله را به طرف مقابل میراند. هر موقع که دنباله از کنار خورشید میگذرد، از مادهاش کاسته میشود، یعنی اینکه ستاره دنبالهدار با هر بار عبور از نقطه قرین خورشیدی مقداری از مواد خود را در اثر گرمای خورشید و نیروهای جذر و مدی از دست میدهد تا بالاخره ستاره دنبالهدار از بین میرود، که برخی از ستارههای دنبالهدار با دوره تناوب کوتاه به چندین تکه تقسیم شده و یا حتی از هم پاشید
|
تاریخ نجوم مقدمه نجوم مطالعه مواد و مقدمهای است درباره فرآیند بوجود آمدن آنچه در آنسوی جو زمین است که این جهان ، آسمان و گوی آسمان را از اتمهای کوچک تا گیتی وسیع شامل میشود. منجمان اجرام آسمانی مانند سیارات ، ستارهها ، ستارههای دنباله دار ، کهکشانها ، سحابیها و مواد بین کهکشانها را مطالعه میکنند. برای اینکه چگونگی تشکیل شدن ، چگونگی بوجود آمدن و منسب هر کدام را مشخص میکنند و اینکه چگونه بر یکدیگر تأثیر میگذارند و چه اتفاقی ممکن است برای آنها بیفتد.
بخشی از جهان ما ، زمین و آنچه در آن اتفاق میافتد اختر شناسی را شامل میشود، در واقع زمین آزمایشگاه ماست و هر چه که درباره جهان میدانیم از آنچه از زمین میتوانیم ببینیم و دریابیم و یا تصور کنیم سرچشمه گرفته است.
چگونه علم نجوم بوجود آمد؟ قبل از اختراع تلسکوپ ، در نزدیکی قرن هفدهم ، نجوم بر مبنای مشاهده با چشم غیر مسلح پایه گذاری شده بود. در ابتدا مردم از محل ستارهها و سیارات در آسمان نقشه تهیه میکردند. متمدن ترینها برای نقشه برداری آسمان نظام داشتند و میدانیم که امروزه نجوم از نظریات یونانیان باستان سرچشمه میگیرد. در سال 150 میلادی یک منجم و ریاضیدان یونانی به نام کلودیوس بطلمیوس یک رساله درباره علم نجوم نوشت. او در آن 48 گروه ستارهای که صورت فلکی نامیده میشدند را فهرست کرد ، مانند جبار ، برساووش و ... که بیشتر از اسامی اساطیر گرفته شدهاند.
همانطور که ما هنگام نگاه کردن به ابرها ، آنها را به اشکالی از اجسام آشنا تصور میکنیم، همانگونه بطلمیوس در گروهبندی ستارگان اشکال آشنا را مشاهده کرد. همچنین بطلمیوس متوجه شد که به نظر ستارگان در سرتاسر آسمان حرکت میکنند، او گفت که تمام اجرام آسمانی به دور زمین که مرکز جهان بیحرکت ایستاده حرکت میکنند. این نظریه علمی برای قرنها پذیرفته شده بود. تئوری بطلمیوس راجع به جهان طرح زمین مرکز نامیده شد، زیرا در آن زمین در مرکز عالم قراردارد.
چه موقع کشف شد که زمین بدور خورشید میچرخد؟ قبول این واقعیت مدتها طول کشید. در سال 1543 میلادی یک منجم لهستانی به نام نیکلاس کوپرنیک De Revolutionibus را منتشر کرد که مشخص میکرد سیارات به دور خورشید گردش میکنند، اما نظریه او با تعلیمات کلیسای کاتولیک مغایرت داشت و کلیسا قدرتمندترین سازمان اجتماعی و سیاسی آن زمان بود. عقیدههایی مانند طرح خورشید مرکزی که در جهان تفکر بدیع بودند سزاوار کیفر مرگ بودند.
بنابراین اگر هم تعدادی دیگر از منجمان طرح کپرنیک را میپذیرفتند از تصدیق کردن آن هراس داشتند. در سال 1632 گالیلئو گالیله ، یکی از برجستهترین منجمان در طول تاریخ ، سرانجام یک کتاب در حمایت از نظریه کپرنیک منتشر کرد. کلیسای کاتولیک روم گالیله را برای محاکمه بخاطر بدعت گذارن احضار کرد و این منجم برای برگشتن از حرفش یا مرگ حق انتخاب داشت. گالیله دست از عقیده خود کشید اما کلیسا از پذیرفته شدن طرح خورشید در عرف نمیتوانست جلوگیری کند (در سال 1992کلیسای کاتولیک روم رسما با گالیله و کپرنیک موافقت کرد).
منجمان چگونه سریعا یک ستاره را از دیگران تشخیص میدهند؟ منجمان علاوه بر نقشه موقعیت ستارگان در آسمان تعیین کردند که کدام ستاره از دیگر ستارگان پر نورتر است. یک منجم یونانی به نام هیپارکوس جد بطلمیوس ابتدا ستارگان را بر اساس روشناییاشان طبقه بندی کرد. او شش طبقه روشنایی را با قدرشان لیست کرد (قدر یعنی درخشش یک ستاره که بر روی زمین نمایان میشود. قدر یک ستاره تا حد زیادی در تعیین اینکه چقدر از زمین فاصله دارد موثر است)، هیپارکوس 20 ستاره از قدر اول را طبقه بندی کرد و ستارگان ضعیف یعنی آنهایی که با چشم غیر مسلح دیده میشوند را در شش قدر طبقه بندی کرد.
نقش گالیلئو گالیله گالیله در پیزای ایتالیا در 1564 در اواسط دوره رنسانس متولد شد. گالیله فقط اولین کسی که تلسکوپ را روی ستارگان متمرکز کرد نبود، او همچنین دیدگاه متفاوتی نسبت به جهان ایجاد کرد. گالیله استاد نجوم ، ریاضی ، فیزیک ، فلسفه و تبلیغات بود . تصور او (و احتمالا واقعیت) از یک نبوغ ذاتی بود: زیرک ، شوخ و اما زننده بود. مردم مهم انجمن او را جستجو میکردند، تا وقتی که کار منفور و خطرناک حمایت از دیدگاه خورشید مرکزی کپرنیک راجع به منظومه شمسی را در کارهایش انتشار داد:
ما این حقیقت را پذیرفتیم که خورشید در مرکز منظومه شمسی است و ما ممکن است گفته باشیم (هرکس میداند که خورشید به دور زمین می چرخد و فقط تعداد کمی دانشمند دیوانه فکر میکنند غیر از این است). در سال 1543 نیکولاس کوپرنیکوس رساله پیشنهادیاش را که تمام سیارات به انظام زمین به دور خورشید میچرخند منتشر کرد. این پیشرفت غیر منتظره برای عدهای بطور محرمانه خوشایند بود، برای قدرتمندترین دولت اروپا در آن زمان (کلیسای کاتولیک روم) در وضع موجود مسلما منفعتی وجود داشت. با این همه عقاید نظام و تواناییاش رویه زمین مرکزی در جهان باقی ماند.
گالیله بطور آشکارا از دیدگاه جهانی کپرنیک در مقابل کلیسا حمات کرد. روش رهبر کلیسا با دیگر بدعت گذاران نادیده گرفتن آنها یا آسیب رساندن به آنها با برخی شرایط بود. اما کلیسا نمیتوانست گالیله را نادیده بگیرد. در سال 1634 گالیله به دادگاه کلیسا آورده شد و ادعا کرد که دست از عقاید بدعت گذارانهاش درباره منظومه شمسی برداشته است. روبرو شدن با شکنجه و مرگ ، گالیه را وادار به تسلیم شدن کرد. او هنگامی که اتاق محاکمه را ترک کرد زیر لب گفت بی اعتنا به آنچه مجبور به گفتن شده بود ادعا کرد که زمین هنوز به دور خورشید میچرخد. گالیله بقیه عمر خود را در زیر شیروانی خانهای تا سال 1642 گذراند 355 سال بعد در سال1992 کلیسا رسما طرح کپرنیک را در مورد منظومه شمسی پذیرفت.
|
اخترشناسی، ستارهشناسی، یا نجوم بخشی از دانش فیزیک است که به بررسی و روشنگری دربارهٔ رویدادهای بیرون از کرهٔ زمین و جو آن میپردازد. این دانش به مطالعهٔ خاستگاه، فرگشت (تکامل)، و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی پیکرههایی که در آسمان رصد میشوند (و فرای زمین قرار دارند) پرداخته و فرآیندهایی که با آنها پیوند دارند را میپژوهد.
ستارهشناسی یکی از اندک دانشهایی است که علاقهمندان ذوقی و غیرحرفهای (آماتور) هنوز در آن نقش مهمی ایفا میکنند؛ بهویژه در کشف و زیرنظر داشتن پدیدههای زودگذر. دانش اخترشناسی را نباید با ستارهبینی یا تنجیم اشتباه گرفت. ستاره بینی یک «شبه علم» است که میکوشد سرنوشت افراد را به وسیلهٔ ردگیری مسیر پیکرههای آسمانی پیشبینی نماید. با آنکه این دو رشته یعنی اخترشناسی و ستاره بینی هر دو خاستگاهی مشترک دارند، ولی تفاوت زیادی میان آنهاستدانشهای مرتبط با اخترشناسی
ابزارهای اخترشناسی
|
ستارهها را کمابیش همیشه میتوان به همراه گاز، غبار و «ماده تاریک» در مجموعههایی به نام کهکشان یافت. ۱۰ تا ۲۰ درصد هر کهکشان از ستارگان، گاز و غبار تشکیل شده است. نیرویی که یک کهکشان را برپا نگاه میدارد و از پراکنده شدن آن جلوگیری میکند نیروی گرانش است. اجزاء کهکشانی همگی گرد یک کانون مشترک گردش دارند. از برخی نشانهها چنین برمیآید که ممکن است در کانون برخی، یا حتی بیشتر کهکشانها سیاهچالههایی وجود داشته باشد. یک کهکشان در آغاز یک نیاکهکشان است که پس از تکامل به صورت یک کهکشان درمیآید.
واژه کهکشان از دو واژه فارسی «کاه» و «کشان» ترکیب یافته و علت این نامگذاری تمثیل این پدیدههای اخترشناختی به حالتی است که خرمنی از کاه بر روی زمینهای سیاه کشیده شده و کاهدانهها (ستارگان) بر روی آن پراکنده گردیدهاند.
=تاریکترین کهکشان کم نورترین و کوچکترین کهکشان دنیا در نزدیکی کهکشان معروف آندرومدا(M۳۱) قرار دارد.
این کهکشان تاریک آندرومدا IX، یک کهکشان کروی کوتوله و بسیار کم نور با قطر ۳۰۰۰ سال نوری است که در نزدیکی کهکشان آندرومدا(M۳۱) و در فاصله تقریبی ۵/۲ میلیون سال نوری از زمین قرار دارد. این کهکشان کوتوله دارای کمترین روشنایی سطحی در میان کلیه کهکشانهای شناخته شده است و روشنایی آن ۱۰۰ هزار بار کمتر از کهکشان راه شیری است.
کشف کهکشان آندسیارهرومدا IX با استفاده از تلسکوپ ۵/۲ متری آیزاک نیوتن واقع در جزایر قناری شناخته شد. کشف کهکشان «آندرومدا IX» کمک مهمی به ستاره شناسان برای حل مسئله ماده تاریک در عالم است.
در تعریف ماده تاریک باید گفت که جرم قابل رویت کهکشانها و خوشههای کهکشانی، تنها یک دهم میزانی است که از روی حرکت آنها و قواعد دینامیکی محاسبه میشود. به عبارت دیگر ستاره شناسان هم اکنون تنها حدود ۱۰ درصد جرم «موجود» در کیهان را میتوانند رصد کنند.
براساس نظریههای کیهان شناختی، ماده تاریک در جریان انفجار بزرگ (Big Bang) به وجود آمد و با انبساط جهان، به صورت تودهای شکل درآمد و بدین ترتیب، بذر اولیه کهکشانها در عالم پاشیده شد. اما بعد از آن، ماده قابل رویت موجود در عالم، به علت سرد شدن بیش از اندازه، توسط ماده تاریک جذب شد.
با توجه به محاسبات صورت گرفته در مورد مقدار ماده تاریک موجود در عالم، تعداد کهکشانهای اقماری کهکشانهایی مانند کهکشان راه شیری و آندرومدا (M۳۱) بایستی ۱۰۰ برابر بیشتر از تعدادی باشد که ستاره شناسان تاکنون موفق به کشف آنها شده اند. کشف کهکشان کوتوله و کم نور «آندرومدا IX» در اطراف کهکشان آندرومدا، ممکن است بخشی از مسئله ماده تاریک عالم که قبلاً قابل رویت نبود را حل کند
|
به ابر عظیمی از غبار، گاز و پلاسما در فضاهای میانستارهای، سَحابی یا اَبری گفته می شود.
گفته شده صوفی رازی از دانشمندان ایرانی، پژوهشهایی در زمینه سحابیها نیز انجام داده بود.دستهبندی
سحابی ها را بر پایه نحوه درخشانیشان به دسته های زیر بخش می کنند:
|
خورشید یا خور یا هور یکی از ستارگان کهکشان ماست. خورشید از دو کلمه خور (هور - نور) و پسوند شید به معنی درخشندگی جاودان و یا نور همیشگی است
خورشید ستارهای است از ستارگان رشته اصلی که عمر آن به دلیل این که بشر به طیف داخل خورشید دسترسی ندارد تنها توسط عمر زمین و با فرض این که خورشید و زمین همزمان به وجود آمده اند از روی عمر سنگ های زمین 4.6میلیارد سال تخمین زده می شود که به هیچ وجه تخمین دقیقی نیست ولی بهترین تخمینیست که بشر در دست دارد و حداقل عمر خورشید می باشد .این امکان وجود دارد که عمر خورشید بیشتر باشد.خورشید یک ستاره نسل سوم است .این ستاره کروی شکل بوده و جو آن عمدتاً از گازهای هیدروژن(71%) و هلیوم(27%) تشکیل شده است. در درون خورشید 60 عنصر از عناصر شناخته شده روی زمین وجود دارد. وسعت این ستاره ۱.۴ میلیون کیلومتر (۸۷۰۰۰۰ مایل) است. جرم این ستاره ۷ برابر جرم یک ستاره معمولی بوده و همچنین ۷۵۰ برابر جرم تمام سیاراتی است که به دورش میچرخند. در هسته خورشید، جرم توسط واکنشهای هستهای تبدیل به تشعشعات الکترومغناطیسی که نوعی انرژی هستند، میشود. این انرژی به سمت بیرون تابانده شده و باعث درخشنگی خورشید میگردد. سایر اجسام آسمانی موجود در منظومه شمسی که توسط جاذبه خورشید در مدارهایشان قرار گرفتهاند نیز گرمایشان را از این انرژی میگیرند.
مواد تشکیل دهنده خورشید حالت گازی دارند، بنابراین خورشید محدوده دقیق و معینی نداشته و مواد اطراف آن بتدریج در فضا منتشر میشوند. اما چنین به نظر میرسد که خورشید لبه تیزی داشته باشد، چرا که بیشتر نوری که به زمین میرسد از یک لایه که چند صد کیلومتر ضخامت دارد ساطع میشود. این لایه فوتوسفر نام داشته و به عنوان سطح خورشید شناخته شده است. بالای سطح خورشید، کروموسفر یا رنگین کره و هاله خورشیدی قرار دارند که با همدیگر جو خورشید را تشکیل میدهند.
مرکز خورشید مانند کورهای هستهای است با دمای ۱۵ میلیون درجه سانتیگراد (۲۷ میلیون درجه فارنهایت) که چگالیاش ۱۶۰ برابر آب است. تحت چنین شرایطی هستههای اتم هیدروژن باهم ترکیب شده و تبدیل به هستههای هلیووم میشوند. در این حین، ۰.۷ درصد جرم ترکیب شده، تبدیل به انرژی میشود. از ۵۹۰ میلیون تن هیدروژنی که در هر ثانیه در مرکز خورشید ترکیب میشوند، ۳.۹ میلیون تن به انرژی تبدیل میشود. این سوخت هیدروژنی، تا ۵ میلیارد سال دیگر دوام خواهد داشت. مسیر نامنظم ۲ میلیون سال طول میکشد تا انرژی تولید شده در مرکز خورشید به سطح آن رسیده و بصورت نور و گرما تابش کند، سپس بعد از فقط ۸ دقیقه، این انرژی به زمین میرسد.
هنگامی که خورشید منبسط میشود تا تبدیل به یک غول سرخ شود، قطرش حدود ۱۵۰برابر بزرگتر خواهد شد. گازهای منبسط شده و داغ، رنگ زرد و حرارت خود را از دست داده و قرمز رنگ و سرد خواهند شد. اما بخاطر بزرگتر شدن سطح خورشید،درخشندگی آن ۱۰۰۰برابر افزایش یافته و نور بیشتری ساطع خواهد کرد.
جرم خورشید برابر است با 33^10*1.98 gr
جرم خورشید 333000 برابر جرم زمین است.
دمای سطح خورشید 6000 درجه سانتیگراد است.
قدر ظاهری خورشید برابر است با 26.7-.زبانهها و شعلههای خورشیدی
زبانه حلقوی در شکل پایین، خطوط میدان مغناطیسی، دو لکه خورشیدی را به هم متصل کرده است. در سال ۱۹۷۳، یک زبانه خورشیدی (سمت چپ تصویر) ۰۰۰/۵۸۸ کیلومتر (۰۰۰/۳۶۵مایل) از سطح خورشید را پوشاند. اغلب فعالیتهای شدید خورشید در نزدیکی لکههای خورشیدی رخ میدهند. شعلههای خورشیدی، جرخههایی از انرژی هستند که عمر چند ساعته دارند، این شعلهها هنگامی بوجود میآیند که مقدار زیادی انرژی مغناطیسی بطور ناگهانی آزاد شود. زبانههای خورشیدی، فوارانهایی از گاز مشتعل هستند که ممکن است صدها هزار کیلومتر در فضا پیش بروند. میدان مغناطیسی خورشید میتواند زبانههای حلقوی را هفتهها در فضا پیش بروند معلق نگاه دارد.
قطر خورشید 109 برابر قطر زمین است.باد خورشیدی
هاله (جو بیرونی) خورشید حاوی ذراتی است که انرژی کافی برای فرار از جاذبه خورشید را دارند. این ذرات بصورت مارپیچی با سرعتی معادل۹۰۰ کیلومتر (۵۶۰ مایل) در ثانیه از خورشید دور شده و باد خورشیدی را بوجود میآورند. این ذرات در همان مسیرهای میدان مغناطیسی خورشید حرکت میکنند و از آنجا که دارای بار الکتریکی هستند، منظومه شمسی را پر از جریانات الکتریکی میکنند. ناحیه فعالیتهای خورشیدی، هلیوسفر (کره خورشیدی) نامیده میشود. باد خورشیدی در هر ثانیه حدود یک میلیون تن هیدروژن حورشید را از بین میبرد. ۱۰۰۰۰۰ میلیارد سال طول خواهد کشید تا باد خورشیدی تمام جرم خورشید را در فضای بین سیارهای پخش کند، اما طول عمر طبیعی خورشید فقط ۱۰ میلیارد سال است.چرخهها و لکههای خورشیدی
حرکت وضعی خورشید باعث ایجاد میدان مغناطیسی میشود، مناطق استوایی خورشید سریعتر از مناطق قطبی آن چرخیده و این امر باعث میشود که خطوط میدان مغناطیسی درون خورشید حلقه بزنند. این خطوط در صورت خروج از سطح خورشید، باعث فعالیتهای خورشیدی نظیر لکههای خورشیدی، شعلهها و زبانههای خورشیدی میشوند. این فعالیتها، بخصوص لکههای خورشیدی، چرخهای ۱۱ ساله دارند.مرگ خورشید
۵ میلیارد سال بعد، بیشتر هیدروژن موجود در هسته خورشید گداخته شده و صرف تهیه هلیوم خواهد شد. در آن زمان، جاذبه باعث انقباض هسته شده و فشار، دمای آن را افزایش خواهد داد. هیدروژن شروع به سوختن در پوسته اطراف هسته خواهد کرد. انرژی حاصل از این گداخت هستهای در پوسته، باعث انبساط لایههای خارجی خواهد شد و سیارات عطارد و زهره را ذوب میکند و آنها را در بر میگیرد. انبساط خورشید تا مدار زمین متوقف شده و حرارتش تمام موجودات زنده را از بین میبرد. بعد از آن خورشید تبدیل به یک غول سرخ میشود. سپس، لایههای خارجی در فضا پخش شده و یک سحابی سیارهای تشکیل خواهند داد. هسته نیز بصورت یک ستاره کوتوله سفید باقی مانده و بتدریج از بین خواهد رفت. پس میتوان گفت که با فرا رسیدن مرگ خورشید، مرگ زمین و تمام موجودات این سیاره فرا میرسد
|