سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صورت فلکی ها (چهارشنبه 85/12/2 ساعت 7:3 عصر)

به گروهی از ستاره‌ها که در تجسم انسان شکل و پیکربندی مشخصی را تشکیل داده باشند صورت فلکی یا پیکر آسمانیمی‌گویند.

صورت فلکی مجوعه‌ای از ستاره‌ها است که از دیدگاه زمینی به شکل خاصی تشبیه و نام گذاری شده است. در واقعیت سه بعدی، ستارگان یک پیکر آسمانی لزوماً به هم نزدیک نیستند و ربطی به هم ندارند. قرار دادن آن‌ها در یک مجموعه صرفاً به خاطر نزدیکی ظاهری از دیدگاه زمینی است. دسته‌بندی ظاهری ستارگان به صورت پیکرهای آسمانی


۸۸ صورت فلکی امروزی
آبمار • آتشدان • ارابه‌ران • اژدها • اسب بزرگ • اسب کوچک • اسکنه • آفتاب‌پرست • بادبان • بزغاله • برساووش • بره • پیاله  • پیکان • تاج جنوبی • تاج شمالی • تازی‌ها • ترازو • تک‌شاخ • تلسکوپ • تلمبه • تور • توکان • جوی • چلپاسه • چلیپا • خرچنگ • خرس بزرگ • خرس کوچک • خرگوش • درنا • دلفین • دلو • دوپرگار • دوپیکر • دوشیزه • ذات‌الکرسی • روباهک • زانوزده • زرافه • زن برزنجیر • ساعت • سپر • سکستان • سگ بزرگ • سگ کوچک • سنگتراش • سه‌پایه • سه‌سو • سیاه‌گوش • سیمرغ • شاه‌تخته • شکارچی • شلیاق • شیر • شیر کوچک • طاووس • عقاب • قطب‌نما • قنطورس • قیفاووس • کبوتر • کژدم • کشتیدم • کلاغ • کمان • کوره • کوهمیز • گاو • گاوران • گرگ • گونیا • گیسو • مار • مار باریک • مارافسای • ماکیان • ماهی • ماهی پرنده • ماهی جنوب • ماهی زرین • مثلث جنوبی • مرغ بهشتی • مگس جنوبی • میکروسکوپ • نهنگ • هشتک • هندی
از نظر نشانی‌دهی و تهیه نقشه‌های آسان‌فهمِ آسمان مفید است.





تاریخ نجوم (سه شنبه 85/12/1 ساعت 11:12 صبح)

تاریخ نجوم مقدمه نجوم مطالعه مواد و مقدمه‌ای است درباره فرآیند بوجود آمدن آنچه در آنسوی جو زمین است که این جهان ، آسمان و گوی آسمان را از اتمهای کوچک تا گیتی وسیع شامل می‌شود. منجمان اجرام آسمانی مانند سیارات ، ستاره‌ها ، ستاره‌های دنباله دار ، کهکشانها ، سحابیها و مواد بین کهکشانها را مطالعه می‌کنند. برای اینکه چگونگی تشکیل شدن ، چگونگی بوجود آمدن و منسب هر کدام را مشخص می‌کنند و اینکه چگونه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و چه اتفاقی ممکن است برای آنها بیفتد.

بخشی از جهان ما ، زمین و آنچه در آن اتفاق می‌افتد اختر شناسی را شامل می‌شود، در واقع زمین آزمایشگاه ماست و هر چه که درباره جهان می‌دانیم از آنچه از زمین می‌توانیم ببینیم و دریابیم و یا تصور کنیم سرچشمه گرفته است.




چگونه علم نجوم بوجود آمد؟ قبل از اختراع تلسکوپ ، در نزدیکی قرن هفدهم ، نجوم بر مبنای مشاهده با چشم غیر مسلح پایه گذاری شده بود. در ابتدا مردم از محل ستاره‌ها و سیارات در آسمان نقشه تهیه می‌کردند. متمدن ترینها برای نقشه برداری آسمان نظام داشتند و می‌دانیم که امروزه نجوم از نظریات یونانیان باستان سرچشمه می‌گیرد. در سال 150 میلادی یک منجم و ریاضیدان یونانی به نام کلودیوس بطلمیوس یک رساله درباره علم نجوم نوشت. او در آن 48 گروه ستاره‌ای که صورت فلکی نامیده می‌شدند را فهرست کرد ، مانند جبار ، برساووش و ... که بیشتر از اسامی اساطیر گرفته شده‌اند.

همانطور که ما هنگام نگاه کردن به ابرها ، آنها را به اشکالی از اجسام آشنا تصور می‌کنیم، همانگونه بطلمیوس در گروهبندی ستارگان اشکال آشنا را مشاهده کرد. همچنین بطلمیوس متوجه شد که به نظر ستارگان در سرتاسر آسمان حرکت می‌کنند، او گفت که تمام اجرام آسمانی به دور زمین که مرکز جهان بی‌حرکت ایستاده حرکت می‌کنند. این نظریه علمی برای قرنها پذیرفته شده بود. تئوری بطلمیوس راجع به جهان طرح زمین مرکز نامیده شد، زیرا در آن زمین در مرکز عالم قراردارد.

چه موقع کشف شد که زمین بدور خورشید می‌چرخد؟ قبول این واقعیت مدتها طول کشید. در سال 1543 میلادی یک منجم لهستانی به نام نیکلاس کوپرنیک De Revolutionibus را منتشر کرد که مشخص می‌کرد سیارات به دور خورشید گردش می‌کنند، اما نظریه او با تعلیمات کلیسای کاتولیک مغایرت داشت و کلیسا قدرتمندترین سازمان اجتماعی و سیاسی آن زمان بود. عقیده‌هایی مانند طرح خورشید مرکزی که در جهان تفکر بدیع بودند سزاوار کیفر مرگ بودند.

بنابراین اگر هم تعدادی دیگر از منجمان طرح کپرنیک را می‌پذیرفتند از تصدیق کردن آن هراس داشتند. در سال 1632 گالیلئو گالیله ، یکی از برجسته‌ترین منجمان در طول تاریخ ، سرانجام یک کتاب در حمایت از نظریه کپرنیک منتشر کرد. کلیسای کاتولیک روم گالیله را برای محاکمه بخاطر بدعت گذارن احضار کرد و این منجم برای برگشتن از حرفش یا مرگ حق انتخاب داشت. گالیله دست از عقیده خود کشید اما کلیسا از پذیرفته شدن طرح خورشید در عرف نمی‌توانست جلوگیری کند (در سال 1992کلیسای کاتولیک روم رسما با گالیله و کپرنیک موافقت کرد).




منجمان چگونه سریعا یک ستاره را از دیگران تشخیص می‌دهند؟ منجمان علاوه بر نقشه موقعیت ستارگان در آسمان تعیین کردند که کدام ستاره از دیگر ستارگان پر نورتر است. یک منجم یونانی به نام هیپارکوس جد بطلمیوس ابتدا ستارگان را بر اساس روشنایی‌اشان طبقه بندی کرد. او شش طبقه روشنایی را با قدرشان لیست کرد (قدر یعنی درخشش یک ستاره که بر روی زمین نمایان می‌شود. قدر یک ستاره تا حد زیادی در تعیین اینکه چقدر از زمین فاصله دارد موثر است)، هیپارکوس 20 ستاره از قدر اول را طبقه بندی کرد و ستارگان ضعیف یعنی آنهایی که با چشم غیر مسلح دیده می‌شوند را در شش قدر طبقه بندی کرد.

نقش گالیلئو گالیله گالیله در پیزای ایتالیا در 1564 در اواسط دوره رنسانس متولد شد. گالیله فقط اولین کسی که تلسکوپ را روی ستارگان متمرکز کرد نبود، او همچنین دیدگاه متفاوتی نسبت به جهان ایجاد کرد. گالیله استاد نجوم ، ریاضی ، فیزیک ، فلسفه و تبلیغات بود . تصور او (و احتمالا واقعیت) از یک نبوغ ذاتی بود: زیرک ، شوخ و اما زننده بود. مردم مهم انجمن او را جستجو می‌کردند، تا وقتی که کار منفور و خطرناک حمایت از دیدگاه خورشید مرکزی کپرنیک راجع به منظومه شمسی را در کارهایش انتشار داد:




ما این حقیقت را پذیرفتیم که خورشید در مرکز منظومه شمسی است و ما ممکن است گفته باشیم (هرکس می‌داند که خورشید به دور زمین می چرخد و فقط تعداد کمی دانشمند دیوانه فکر می‌کنند غیر از این است). در سال 1543 نیکولاس کوپرنیکوس رساله پیشنهادی‌اش را که تمام سیارات به انظام زمین به دور خورشید می‌چرخند منتشر کرد. این پیشرفت غیر منتظره برای عده‌ای بطور محرمانه خوشایند بود، برای قدرتمندترین دولت اروپا در آن زمان (کلیسای کاتولیک روم) در وضع موجود مسلما منفعتی وجود داشت. با این همه عقاید نظام و توانایی‌اش رویه زمین مرکزی در جهان باقی ماند.

گالیله بطور آشکارا از دیدگاه جهانی کپرنیک در مقابل کلیسا حمات کرد. روش رهبر کلیسا با دیگر بدعت گذاران نادیده گرفتن آنها یا آسیب رساندن به آنها با برخی شرایط بود. اما کلیسا نمی‌توانست گالیله را نادیده بگیرد. در سال 1634 گالیله به دادگاه کلیسا آورده شد و ادعا کرد که دست از عقاید بدعت گذارانه‌اش درباره منظومه شمسی برداشته است. روبرو شدن با شکنجه و مرگ ، گالیه را وادار به تسلیم شدن کرد. او هنگامی که اتاق محاکمه را ترک کرد زیر لب گفت بی اعتنا به آنچه مجبور به گفتن شده بود ادعا کرد که زمین هنوز به دور خورشید می‌چرخد. گالیله بقیه عمر خود را در زیر شیروانی خانه‌ای تا سال 1642 گذراند 355 سال بعد در سال1992 کلیسا رسما طرح کپرنیک را در مورد منظومه شمسی پذیرفت.





علم نجوم (سه شنبه 85/12/1 ساعت 11:11 صبح)

اخترشناسی، ستاره‌شناسی، یا نجوم بخشی از دانش فیزیک است که به بررسی و روشنگری دربارهٔ رویدادهای بیرون از کرهٔ زمین و جو آن می‌پردازد. این دانش به مطالعهٔ خاستگاه، فرگشت (تکامل)، و ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی پیکره‌هایی که در آسمان رصد می‌شوند (و فرای زمین قرار دارند) پرداخته و فرآیندهایی که با آنها پیوند دارند را می‌پژوهد.

ستاره‌شناسی یکی از اندک دانش‌هایی است که علاقه‌مندان ذوقی و غیرحرفه‌ای (آماتور) هنوز در آن نقش مهمی ایفا می‌کنند؛ به‌ویژه در کشف و زیرنظر داشتن پدیده‌های زودگذر. دانش اخترشناسی را نباید با ستاره‌بینی یا تنجیم اشتباه گرفت. ستاره بینی یک «شبه علم» است که می‌کوشد سرنوشت افراد را به وسیلهٔ ردگیری مسیر پیکره‌های آسمانی پیشبینی نماید. با آن‌که این دو رشته یعنی اخترشناسی و ستاره بینی هر دو خاستگاهی مشترک دارند، ولی تفاوت زیادی میان آنهاستدانشهای مرتبط با اخترشناسی

ابزارهای اخترشناسی

  1. فیلترها برای عکس برداری از خورشید
  2. تلسکوپ
  3. استرلاب
  4. نقشه آسمان (اطلس آسمان)
  5. دوربین دوچشمی و دوربین تک چشمی
  6. محاسبات ریاضی در اخترشناسی






سیاره (سه شنبه 85/12/1 ساعت 11:8 صبح)

ستاره‌ها را کمابیش همیشه می‌توان به همراه گاز، غبار و «ماده تاریک» در مجموعه‌هایی به نام کهکشان یافت. ۱۰ تا ۲۰ درصد هر کهکشان از ستارگان، گاز و غبار تشکیل شده است. نیرویی که یک کهکشان‌ را برپا نگاه میدارد و از پراکنده شدن آن جلوگیری می‌کند نیروی گرانش است. اجزاء کهکشانی همگی گرد یک کانون مشترک گردش دارند. از برخی نشانه‌ها چنین برمی‌آید که ممکن است در کانون برخی، یا حتی بیشتر کهکشان‌ها سیاهچاله‌هایی وجود داشته باشد. یک کهکشان در آغاز یک نیاکهکشان است که پس از تکامل به صورت یک کهکشان درمی‌آید.

واژه کهکشان از دو واژه فارسی «کاه» و «کشان» ترکیب یافته و علت این نامگذاری تمثیل این پدیده‌های اخترشناختی به حالتی است که خرمنی از کاه بر روی زمینه‌ای سیاه کشیده شده و کاهدانه‌ها (ستارگان) بر روی آن پراکنده گردیده‌اند.


=تاریک‌ترین کهکشان کم نورترین و کوچک‌ترین کهکشان دنیا در نزدیکی کهکشان معروف آندرومدا(M۳۱) قرار دارد.

این کهکشان تاریک آندرومدا IX، یک کهکشان کروی کوتوله و بسیار کم نور با قطر ۳۰۰۰ سال نوری است که در نزدیکی کهکشان آندرومدا(M۳۱) و در فاصله تقریبی ۵/۲ میلیون سال نوری از زمین قرار دارد. این کهکشان کوتوله دارای کمترین روشنایی سطحی در میان کلیه کهکشان‌های شناخته شده است و روشنایی آن ۱۰۰ هزار بار کمتر از کهکشان راه شیری است.

کشف کهکشان آندسیارهرومدا IX با استفاده از تلسکوپ ۵/۲ متری آیزاک نیوتن واقع در جزایر قناری شناخته شد. کشف کهکشان «آندرومدا IX» کمک مهمی به ستاره شناسان برای حل مسئله ماده تاریک در عالم است.

در تعریف ماده تاریک باید گفت که جرم قابل رویت کهکشان‌ها و خوشه‌های کهکشانی، تنها یک دهم میزانی است که از روی حرکت آنها و قواعد دینامیکی محاسبه می‌شود. به عبارت دیگر ستاره شناسان هم اکنون تنها حدود ۱۰ درصد جرم «موجود» در کیهان را می‌توانند رصد کنند.

براساس نظریه‌های کیهان شناختی، ماده تاریک در جریان انفجار بزرگ (Big Bang) به وجود آمد و با انبساط جهان، به صورت توده‌ای شکل درآمد و بدین ترتیب، بذر اولیه کهکشان‌ها در عالم پاشیده شد. اما بعد از آن، ماده قابل رویت موجود در عالم، به علت سرد شدن بیش از اندازه، توسط ماده تاریک جذب شد.

با توجه به محاسبات صورت گرفته در مورد مقدار ماده تاریک موجود در عالم، تعداد کهکشان‌های اقماری کهکشان‌هایی مانند کهکشان راه شیری و آندرومدا (M۳۱) بایستی ۱۰۰ برابر بیشتر از تعدادی باشد که ستاره شناسان تاکنون موفق به کشف آنها شده اند. کشف کهکشان کوتوله و کم نور «آندرومدا IX» در اطراف کهکشان آندرومدا، ممکن است بخشی از مسئله ماده تاریک عالم که قبلاً قابل رویت نبود را حل کند





صورت فلکی ها (سه شنبه 85/12/1 ساعت 8:47 صبح)




ستاره دنباله دار (سه شنبه 85/12/1 ساعت 8:44 صبح)
Comets



خورشید (سه شنبه 85/12/1 ساعت 8:43 صبح)

خورشید یا خور یا هور یکی از ستارگان کهکشان ماست. خورشید از دو کلمه خور (هور - نور) و پسوند شید به معنی درخشندگی جاودان و یا نور همیشگی است

خورشید ستاره‌ای است از ستارگان رشته اصلی که عمر آن به دلیل این که بشر به طیف داخل خورشید دسترسی ندارد تنها توسط عمر زمین و با فرض این که خورشید و زمین همزمان به وجود آمده اند از روی عمر سنگ های زمین 4.6میلیارد سال تخمین زده می شود که به هیچ وجه تخمین دقیقی نیست ولی بهترین تخمینیست که بشر در دست دارد و حداقل عمر خورشید می باشد .این امکان وجود دارد که عمر خورشید بیشتر باشد.خورشید یک ستاره نسل سوم است .این ستاره کروی شکل بوده و جو آن عمدتاً از گازهای هیدروژن(71%) و هلیوم(27%) تشکیل شده است. در درون خورشید 60 عنصر از عناصر شناخته شده روی زمین وجود دارد. وسعت این ستاره ۱.۴ میلیون کیلومتر (۸۷۰۰۰۰ مایل) است. جرم این ستاره ۷ برابر جرم یک ستاره معمولی بوده و همچنین ۷۵۰ برابر جرم تمام سیاراتی است که به دورش می‌چرخند. در هسته خورشید، جرم توسط واکنشهای هسته‌ای تبدیل به تشعشعات الکترومغناطیسی که نوعی انرژی هستند، می‌شود. این انرژی به سمت بیرون تابانده شده و باعث درخشنگی خورشید می‌گردد. سایر اجسام آسمانی موجود در منظومه شمسی که توسط جاذبه خورشید در مدارهایشان قرار گرفته‌اند نیز گرمایشان را از این انرژی می‌گیرند.

مواد تشکیل دهنده خورشید حالت گازی دارند، بنابراین خورشید محدوده دقیق و معینی نداشته و مواد اطراف آن بتدریج در فضا منتشر می‌شوند. اما چنین به نظر می‌رسد که خورشید لبه تیزی داشته باشد، چرا که بیشتر نوری که به زمین می‌رسد از یک لایه که چند صد کیلومتر ضخامت دارد ساطع می‌شود. این لایه فوتوسفر نام داشته و به عنوان سطح خورشید شناخته شده است. بالای سطح خورشید، کروموسفر یا رنگین کره و هاله خورشیدی قرار دارند که با همدیگر جو خورشید را تشکیل می‌دهند.

مرکز خورشید مانند کوره‌ای هسته‌ای است با دمای ۱۵ میلیون درجه سانتیگراد (۲۷ میلیون درجه فارنهایت) که چگالی‌اش ۱۶۰ برابر آب است. تحت چنین شرایطی هسته‌های اتم هیدروژن باهم ترکیب شده و تبدیل به هسته‌های هلیووم می‌شوند. در این حین، ۰.۷ درصد جرم ترکیب شده، تبدیل به انرژی می‌شود. از ۵۹۰ میلیون تن هیدروژنی که در هر ثانیه در مرکز خورشید ترکیب می‌شوند، ۳.۹ میلیون تن به انرژی تبدیل می‌شود. این سوخت هیدروژنی، تا ۵ میلیارد سال دیگر دوام خواهد داشت. مسیر نامنظم ۲ میلیون سال طول می‌کشد تا انرژی تولید شده در مرکز خورشید به سطح آن رسیده و بصورت نور و گرما تابش کند، سپس بعد از فقط ۸ دقیقه، این انرژی به زمین می‌رسد.

هنگامی که خورشید منبسط می‌شود تا تبدیل به یک غول سرخ شود، قطرش حدود ۱۵۰برابر بزرگ‌تر خواهد شد. گازهای منبسط شده و داغ، رنگ زرد و حرارت خود را از دست داده و قرمز رنگ و سرد خواهند شد. اما بخاطر بزرگ‌تر شدن سطح خورشید،درخشندگی آن ۱۰۰۰برابر افزایش یافته و نور بیشتری ساطع خواهد کرد.

جرم خورشید برابر است با 33^10*1.98 gr

جرم خورشید 333000 برابر جرم زمین است.

دمای سطح خورشید 6000 درجه سانتیگراد است.

قدر ظاهری خورشید برابر است با 26.7-.زبانه‌ها و شعله‌های خورشیدی

زبانه حلقوی در شکل پایین، خطوط میدان مغناطیسی، دو لکه خورشیدی را به هم متصل کرده است. در سال ۱۹۷۳، یک زبانه خورشیدی (سمت چپ تصویر) ۰۰۰/۵۸۸ کیلومتر (۰۰۰/۳۶۵مایل) از سطح خورشید را پوشاند. اغلب فعالیتهای شدید خورشید در نزدیکی لکه‌های خورشیدی رخ می‌دهند. شعله‌های خورشیدی، جرخه‌هایی از انرژی هستند که عمر چند ساعته دارند، این شعله‌ها هنگامی بوجود می‌آیند که مقدار زیادی انرژی مغناطیسی بطور ناگهانی آزاد شود. زبانه‌های خورشیدی، فوارانهایی از گاز مشتعل هستند که ممکن است صدها هزار کیلومتر در فضا پیش بروند. میدان مغناطیسی خورشید می‌تواند زبانه‌های حلقوی را هفته‌ها در فضا پیش بروند معلق نگاه دارد.

قطر خورشید 109 برابر قطر زمین است.باد خورشیدی

هاله (جو بیرونی) خورشید حاوی ذراتی است که انرژی کافی برای فرار از جاذبه خورشید را دارند. این ذرات بصورت مارپیچی با سرعتی معادل۹۰۰ کیلومتر (۵۶۰ مایل) در ثانیه از خورشید دور شده و باد خورشیدی را بوجود می‌آورند. این ذرات در همان مسیرهای میدان مغناطیسی خورشید حرکت می‌کنند و از آنجا که دارای بار الکتریکی هستند، منظومه شمسی را پر از جریانات الکتریکی می‌کنند. ناحیه فعالیتهای خورشیدی، هلیوسفر (کره خورشیدی) نامیده می‌شود. باد خورشیدی در هر ثانیه حدود یک میلیون تن هیدروژن حورشید را از بین می‌برد. ۱۰۰۰۰۰ میلیارد سال طول خواهد کشید تا باد خورشیدی تمام جرم خورشید را در فضای بین سیاره‌ای پخش کند، اما طول عمر طبیعی خورشید فقط ۱۰ میلیارد سال است.چرخه‌ها و لکه‌های خورشیدی

حرکت وضعی خورشید باعث ایجاد میدان مغناطیسی می‌شود، مناطق استوایی خورشید سریعتر از مناطق قطبی آن چرخیده و این امر باعث می‌شود که خطوط میدان مغناطیسی درون خورشید حلقه بزنند. این خطوط در صورت خروج از سطح خورشید، باعث فعالیتهای خورشیدی نظیر لکه‌های خورشیدی، شعله‌ها و زبانه‌های خورشیدی می‌شوند. این فعالیتها، بخصوص لکه‌های خورشیدی، چرخه‌ای ۱۱ ساله دارند.مرگ خورشید

۵ میلیارد سال بعد، بیشتر هیدروژن موجود در هسته خورشید گداخته شده و صرف تهیه هلیوم خواهد شد. در آن زمان، جاذبه باعث انقباض هسته شده و فشار، دمای آن را افزایش خواهد داد. هیدروژن شروع به سوختن در پوسته اطراف هسته خواهد کرد. انرژی حاصل از این گداخت هسته‌ای در پوسته، باعث انبساط لایه‌های خارجی خواهد شد و سیارات عطارد و زهره را ذوب می‌کند و آنها را در بر می‌گیرد. انبساط خورشید تا مدار زمین متوقف شده و حرارتش تمام موجودات زنده را از بین می‌برد. بعد از آن خورشید تبدیل به یک غول سرخ می‌شود. سپس، لایه‌های خارجی در فضا پخش شده و یک سحابی سیاره‌ای تشکیل خواهند داد. هسته نیز بصورت یک ستاره کوتوله سفید باقی مانده و بتدریج از بین خواهد رفت. پس می‌توان گفت که با فرا رسیدن مرگ خورشید، مرگ زمین و تمام موجودات این سیاره فرا می‌رسد





سیاره (دوشنبه 85/11/30 ساعت 11:20 صبح)

سیاره به جسمی فضایی با جرم بسیار زیاد گفته می‌شود که گرد یک ستاره در گردش باشد و خود نیز ستاره نباشد.

بنا بر تعریف ۲۴ اوت ۲۰۰۶ (میلادی) اتحادیه بین‌المللی اخترشناسی سیاره در منظومه خورشیدی جرمیست که:

۱- در مداری به دور خورشید در حرکت باشد.

۲- آن قدر جرم داشته باشد که گرانش خودش بر نیروهای پیوستگی جسم صلب آن غلبه کند .یعنی در تعادل هیدرواستاتیک باشد و شکلش نیز تقریباً مدور باشد.

۳- توانسته باشد که مدار خود را از اجرام اضافه بزداید.

جرمی که تنها سازگار با دو شرط اول باشد و یک قمر هم نباشد سیاره کوتوله تعریف شده‌است.

واژه

واژه سیاره در فارسی از عربی (به معنی «راه‌پیما») گرفته شده که ترجمه دقیقی است برای واژه πλανήτης (پلانِتِس) یونانی. در عربی به سیاره «کوکب» می‌گویند.

سیاره‌ها

سیاره از ستاره کوچک‌تر است و از خود نوری نمی‌تاباند. بخاطر بزرگی سیاره‌ها، نیروی گرانش (جاذبه) شکل آنها را بصورت کروی درآورده است. به اجرامی که گرد خود سیاره‌ها می‌گردند سیاره نمیگویند بلکه آن دسته از اجرام، ماهک یا قمر نام دارند.

پیش از دهه ۱۹۹۰ میلادی تنها ۹ سیاره (و همگی در سامانه خورشیدی ما) شناخته شده بودند، ولی امروزه (در سال ۲۰۰۴) تعداد ۱۳۰ سیاره شناسایی شده است. همه سیاره‌های تازه‌یاب در بیرون از منظومه خورشیدی ما قرار دارند، از اینرو گاه به آنها برون‌سیاره نیز گفته می‌شود. سیاره‌ها مقدار کمی انرژی از طریق همجوشی تولید می‌کنند، برخی هم هیچ انرژی‌ای تولید نمیکنند. کره زمین نیز یک سیاره است.

 

اندازه نسبی سیاره‌های سامانه خورشیدی. بخشی از قرص خورشید در بالای تصویر به رنگ سرخ نشان داده شده است.

] سیاره‌های سامانه خورشیدی

هشت سیاره اصلی و برسمیت‌شناخته‌شده منظومه ما به ترتیب فاصله از خورشید بدین شرحند:

·                     تیر

·                     ناهید

·                     زمین

·                     بهرام

·                     مشتری - اقمار مهم مشتری عبارت‌اند از: گانیمید- اروپا-یو- کالیستو- و نزدیکترین قمر به سطح آن آمالته آ است.

·                     کیوان - میماس و تیتان. ولی مهم‌ترین قمر آن تیتان است که حتی از عطارد بزرگ‌تر است.

·                     اورانوس

·                     نپتون - هشت قمر دارد؛ دو قمر به نامهای تریتون و نرئیداز دیگرقمرها بزرگ‌ترند. اما نرئید از سطح سیاره بسیار دور است.

(اورانوس و نپتون چون در چند سدهٔ اخیر کشف شده‌اند تنها نام‌های اروپایی دارند.)

سیاره‌های کوتوله

·                     پلوتون- قمر آن شارون است که بیشتر شبیه یک جفت برای سیاره است تا یک قمر.

·                     سرس

·                     ۲۰۰۳ یو‌بی۳۱۳ (این اسم موقت است)

 





خسوف (شنبه 85/11/28 ساعت 8:11 عصر)

مقدمه

در خسوف (ماه گرفتگی) زمین در حرکت مداری خود به دور خورشید سایه‌اش را، که در فضا در سمتی مخالف خورشید ممتد است، به دنبال می‌کشد. سایه زمین به شکل یک مخروط است که قاعده آن مقطع زمین و طول متوسط آن 1،3a80،000 کیلومتر است. طول این سایه ، بر اثر تغییر فاصله زمین از خورشید تا حدود 40000 کیلومتر نسبت به مقدا متوسط تغییر می‌کند. خسوف زمانی اتفاق می‌افتد که ماه وارد مخروط سایه زمین شود.

شرایط وقوع خسوف

وقتی از بالا به دایرة البروج بنگریم به اشتباه گمان می‌کنیم که خسوف باید ماهی یک بار اتفاق افتد. خطای این دید وقتی آشکار می‌شود که از پهلو نگاه کنیم. آنگاه روشن می‌شود که این سه جرم در حقیقت بر یک خط واقع نیستند. ماه در نتیجه میل مدارش با دایرة البروج ، می‌تواند از بالا یا پایین مخروط سایه ، به فاصله‌ای که حداکثر 32،000 کیلومتر می‌شود بگذرد. برای اینکه خسوف برقرار باشد واقع شود باید دو شرط مهم زیر همزمان با یکدیگر برقرار باشند:


  1. خورشید ، زمین و ماه ، باید بر خطی مستقیم واقع باشند یعنی ماه به حالت بدر از زمین دیده شود. این واقعه ماهی یک بار روی می‌دهد.

  2. ماه در حرکت مداریش باید در حال عبور از دایرة البروج ، یعنی در یکی از عقده‌ها باشد.

بیشتر دیده شد که کره ماه نیمی از ماه را در زیر صفحه دایرة البروج به سر می‌آورد و نیم دیگر را بالای آن. دو نقطه‌ای که در آنها ماه صفحه دایرة البروج را قطع می‌کند عقدتین نامیده می‌شود: یکی از این دو عقده رأس (گره شمالی) است و دیگری عقده ذنب (گره جنوبی). خط واصل این دو نقطه را خط عقده‌ها یا خط گره‌ها نامند.

مدت خسوف

مدت دوام خسوف نسبتا زیاد است، زیرا قطر مخروط سایه زمین در نقطه‌ای که ماه از آن می‌گذرد، در حدود 9،200 کیلومتر است. اگر ماه مخروط را بطور مرکزی قطع کند، نزدیک به دو ساعت در خسوف کامل خواهد بود، زیرا قطر ماه در حدود 3،500 کیلومتر و سرعت متوسط آن 3،200 کیلومتر در ساعت است. سایه زمین ماه را کاملا تاریک نمی‌کند. حتی وقتی که خسوف کامل باشد ماه کاملا مرئی است، ولی رنگ سرخ بی فروغی جای درخشش عادی آنرا می‌گیرد. این فروغ مختصر معمول نور آفتابی است که از جو زمین به داخل مخروط سایه شکسته شده است. اجزای آبی و بنفش نور آفتاب بر اثر پراکندن در جو زمین ،‌ حذف شده‌اند و مولفه‌های سرخ نورند که قرص ماه را اندکی روشن می‌کنند.

خسوف جزئی

در خسوف جزئی فقط قسمتی از ماه از میان مخروط سایه می‌گذرد. به این ترتیب بریدگی تاریکی در ماه تمام ، در بخش شمالی آن و یا در بخش جنوبی ، پدیدار می‌شود. البته خسوفهای جزئی هم بعد و هم پیش از خسوف کلی نیز واقع می‌شوند. در حدود نیم ساعت طول می‌کشد تا ماه کاملا وارد سایه شود و مدت مشابهی نیز لازم است تا کاملا از سایه بدر آید.

دنباله خسوفها

خسوفها به ترتیب و در دنباله‌هایی چند روی می‌دهند. یک دنباله کامل که شامل 48 یا 49 خسوف می‌شود، حدود 865 سال طول می‌کشد. فاصله زمانی بین دو خسوف متوالی در یک دنباله ..33/6،585 روز است. خسوفهای متوالی شباهت زیادی باهم دارند که دال بر عضویتشان در یک دنباله است. روش بدست آوردن عدد..33/6،585 روز بدین قرار است:


برای آنکه خسوفی تکرار گردد:
  1. ماه باید در حالت بدر باشد. این وضعیت هر 53059/29 روز یکبار تکرار می شود.

  2. خورشید باید نسبت به عقده‌ها در همان مکان قبلی باشد، و این هر 6201/346 روز تکرار می‌گردد.

کوچکترین مضرب مشترک این اعداد 6،585 است، یعنی هر 6،585 روز ماه ، زمین و خورشید وضعیت خسوف قبلی را تکرار می‌کنند. فاصله زمانی ..33/6585 روز به یک ساروس موسوم است که در زبان بابلی قدیم به معنی تکرار است.




سیاره (پنج شنبه 85/11/26 ساعت 2:12 عصر)




سیارات تقریبا اجرام کروی ، جامد و بزرگی هستند که به دور خورشید می‌گردند.

مقدمه

ستاره‌ها و سیاره‌های بزرگ از تراکم گازها و غبارهای میان ستاره‌ای ایجاد می‌گردند و علت آن همان نیروی جاذبه موجود بین ذرات منفرد است و چون نیروی جاذبه متوجه به مرکز جسم جذاب است، لذا پدیده‌های تراکمی الزاما کروی هستند. شکل زمین کمی از کرویت انحنا داشته و قرص مشتری در قطبین فشرده است. در کهکشان ستارگان زیادی موجودند که به علت دوران سریع آنها نمی‌توان شکل آنها را دقیقا مشخص کرد.
img/daneshnameh_up/3/32/PLANETLO.GIF

منشأ سیارات چه بوده؟

در آن هنگام که برای نخستین بار می‌خواستند از راه علایم درباره منشأ جهان فکر کنند، توجه بیشتر مردم به اصل زمین و سایر سیارات منظومه شمسی معطوف بود. و این مایه کمال تعجب است که در زمان حاضر که این همه درباره اصل و منشأ انواع مختلف ستارگان می‌دانیم و با کمال صراحت و جدیت درباره مسائل مربوط به پیدایش کل جهان بحث می‌کنیم، هنوز مسئله تشکیل زمین چنانکه که باید طرح و حل نشده است. فیلسوف بزرگ آلمانی ایمانوئل کانت (Immanuel Kant) نخستین فرضیه قابل قبول علمی را درباره اصل پیدایش منظومه شمسی طرح ریخت و پس از وی ریاضیدان بزرگ فرانسوی بنام پریسمون دو لاپلاس (Pierre Simonde Laplace) آن فرضیه را تکیمل کرد.

بنابر این فرضیه ، ستارگان منظومه شمسی همه از یک حلقه گازی بوجود آمده‌اند که در نتیجه نیروی گریز از مرکز از جرم مرکزی و اصلی این منظومه ، یعنی خورشید ، در ابتدای انقباض آن جدا شده است. نخستین اشکال در این است که با تحلیل ریاضی معلوم شده است که هر حلقه گازی که احتمال تشکیل شدن آن بر گرد خورشید گردنده در حالت انقباض می‌رود، هرگز بصورت سیاره ساده‌ای در نخواهد آمد، بلکه از آن عده زیادتری اجسام کوچکتر شبیه حلقه‌های زحل تولید می‌شود.

دشواری دیگر و مهمتر در برابر فرض لاپلاس - کانت این است که 98 درصد از گشتاور دورانی منظومه شمسی همراه با حرکت سیارات است و فقط 2 درصد آن به دوران خود خورشید مربوط می‌شود و محال است که بتوان گفت چرا چنین در صد بزرگ از گشتاور دورانی در حلقه‌های جدا شده مانده عملا چیزی برای جرم گردنده اولی باقی نمانده است.
عکس پیدا نشد

فرضیه چمبرلین و مولتون (Chamberlin and Muhon)

گشتاور دورانی از خارج به منظومه سیارات داده شده و به این ترتیب تشکیل سیارات را نتیجه تصادم خورشید خودمان با جرم آسمانی دیگری به بزرگی آن تصور کنیم. در آن هنگام که خورشید تنها بوده و خانواده سیاراتی همراه خود نداشته ، با جرم مشابه خود در آسمان تلاقی کرده است. برای تولد سیارات برخورد و تلاقی فیزیکی ضرورت نداشته ، بلکه نیروی متقابل از فاصله دور هم می‌توانسته است بر هر دو ستاره برجستگیهای عظیمی ایجاد کند که به طرف یکدیگر متوجه باشند. هنگامی که این برآمدگیها که عملا مدهای غول پیکری بوده ، از ارتفاع معین حدی تجاوز کرده‌اند، ناچار در امتداد خطی که هر دو ستاره را به یکدیگر متصل می‌کرده ، بریدگی پیدا کرده و از آنها قطرات چند جدا از یکدیگر بوجود آمده است.

حرکت نسبی این دو پدر و مادر سیارات نسبت به هم بایستی به این سیارات گازی ابتدایی دوران شدیدی داده باشد و در آن هنگام که دو ستاره از یکدیگر دور می‌شدند، با هر یک دسته‌ای از سیارات که دورانی سریع داشته اند همراه شده است. امواج مدی سطح آن دو ستاره همچنین سبب آن شده است که خود آنها نیز ناچارا به کندی در همان جهت سیارتشان حرکت دورانی پیدا کنند و این خود نشان می‌دهد که چرا محور دوران خورشید ما این اندازه با محور مدارهای سیارات انطباق نزدیک دارد. با در نظر گرفتن فاصله عظیم موجود میان ستارگان و شعاع نسبی کوچک آنها ، به آسانی می‌توان حساب کرد که در طول مدت چند بیلیون سالی که از تشکیل آنها گذشته ، احتمال چنین برخوردی برای هر یک از ستارگان تنها یک چند بیلیونیوم است.
عکس پیدا نشد

نتیجه گیری

ناچارا چنین نتیجه گیری می‌شود که منظومه‌های سیاره‌ای از نمودهای نادر جهان به شمار می‌رود و خورشید ما خوشبخت است که یکی از چنین منظومه‌ها را همراه خود دارد. ولی با فرض اینکه تشکیل سیارات مربوط به اوایل تکامل جهان و هنگامی باشد که هنوز خود ستاره‌ها ساخته شده بودند، همه این اشکالات از میان برداشته می‌شود.

سیارات منظومه شمسی

بزرگترین آنها به نام مشتری است که جرمی معادل یک هزارم جرم خورشید را دارد، در صورتی که مجموعه جرم اعضای خانواده خورشید فقط کمی بیشتر از یک دهم درصد جرم خود خورشید است. تا بحال سیستم سیاره‌ای نظیر آنچه به خورشید مربوط است کشف نشده است. سیارات ، اجرام سماوی سرد بوده و انعکاس نور خورشید باعث مرئی شدن آنها می‌گردد. بعضی از آنها را با چشم غیر مسلح می‌توان رویت کرد ولی سه سیاره اورانوس ، نپتون و سیاره پلوتو را بدون تلسکوپ نمی‌توان رویت کرد. در مورد تشخیص سیارات از ستارگان در آسمان شب می‌توان گفت که سیارات با نور پایدار می‌درخشند، ولی نور ستارگان هم از لحاظ رنگ و هم از لحاظ روشنایی به شدت تغییر می‌کند. سیارات در آسمان حرکت کرده و محل آنها تغییر می‌کند، ولی ستارگان نسبت به هم دارای مکانهای تقریبا ثابتی هستند.

به علت زیادی جرم خورشید ، تمامی سیارات ، سیارکها ، ستارگان دنباله دار و شهابها با تقریب زیاد ، حول خورشید حرکت می‌کنند و بطور جداگانه به سمت خورشید جذب می‌شوند. مدار هر کدام از آنها به شکل بیضیهایی با اندازه‌های متفاوتند که خورشید در کانون این بیضیها واقع شده است. در مورد کلیه حالت سیارات ، خروج از مرکز آنها کوچک بوده و از 0.1 تجاوز نمی‌کند و به غیر از مدارهای سیاره‌های عطارد و سیاره پلوتو که برای آن دو مقدار خروج از مرکز به ترتیب 5.206 و 5.250 است.
img/daneshnameh_up/5/51/sayareh.gif

محل استقرار و مدارات سیارات منظومه شمسی

سیارات به ترتیب فاصله از خورشید عبارتند از: عطارد (تیر) ، زهره (ناهید) ، زمین ، مریخ ، مشتری ، زحل ، اورانوس ، نپتون و پلوتو. اخیرا کشف دهمین سیاره منظومه شمسی نیز تأیید شده است. انجمن بین المللی اختر شناسی کشف دهمین سیاره گردنده به دور خورشید که در مرز منظومه شمسی قرار دارد را تأیید کرده است. این شی ابتدا در سال 2003 کشف شده بود، اما سیاره بودن آن اخیرا تأیید شده است. فاصله این شی از خورشید بیش از دو برابر فاصله پلوتون از خورشید است. این بزرگترین جرم آسمانی است که از زمان کشف نپتون در سال 1846 در مدار خورشید کشف می‌شود و در فاصله 97 واحد نجومی (فاصله متوسط زمین - خورشید) از ما کشف شده است. همه سیارات بجز عطارد و زهره دارای یک چند قمر هستند



   1   2      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ ?
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 2 بازدید
    بازدید دیروز: 4
    کل بازدیدها: 19418 بازدید
  • درباره من

  • پایگاه مرکزی نجوم ایران
    مدیر وبلاگ : برهان[38]
    نویسندگان وبلاگ :
    علی رضا[15]
    علی[21]

  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •